فرش های آباده قالیچه های دستبافت عشایری هستند که توسط قشقایی های عشایری جنوب مرکزی ایران ساخته می شوند. شهر آباده در حاشیه شمالی منطقه عشایری قشقایی در استان بزرگ فارس قرار دارد. این شهر در جاده شیراز در نیمه راه اصفهان در شمال منطقه افشار واقع شده است.فرش آباده بسیار گرم و سرزنده است و به هر خانه ای جلوه ای ویژه می دهد.
فرشهای آباده معمولاً بر پایه تار پنبهای ساخته میشوند و پرزهای نازک و محکمی دارند. بیشتر فرش های آباده برش کوتاهی دارند و بسیار مسطح میشوند. اگرچه برخی از فرش های آباده قدیمی از نظر سبک متفاوت هستند، اما بسیاری از طرح های جدید به راحتی قابل تشخیص هستند. این طرحهای جدید که به نام هیبتلو شناخته میشوند شامل یک ترنج الماس شکل در مرکز با ترنج های کوچکتر در هر گوشه است. این الگو معمولاً شامل گل ها یا حیوانات هندسی است و رنگ های اصلی قرمز روشن یا نارنجی تیره در بالای پس زمینه آبی تیره با جزئیات سبز قوی هستند. گوشه ها یا حاشیه ها معمولاً به رنگ عاج هستند. اگرچه برخی از فرشهای آباده و شیراز شبیه به هم به نظر میرسند، معمولاً میتوان با تعداد گرههای بالاتر و همچنین پنبه بودن تار آنها را متمایز کرد. فرش ها تقریباً همیشه به طور انحصاری سایز متوسط هستند و تراکم یک فرش آباده متوسط حدود 90 گره است. مثل همیشه در دنیای فرشها شما چیزی را دریافت میکنید که برای آن هزینه میکنید، اما به طور کلی فرش آباده خوشساخت و نسبتاً محبوب است، بهویژه در فضای داخلی مدرن یا برای کسانی که سبک مدیترانه ای یا شمال آفریقا علاقه دارند.
آباده شهری در استان فارس ایران و مرکز شهرستان آباده است. این شهر با ۵۹٬۱۱۶ نفر جمعیت، دهمین شهر پرجمعیت استان فارس است.آباده در سال ۱۳۹۷ به عنوان شهر جهانی منبت انتخاب شد. گیوه دوزی در این شهر رونق بسیار دارد. آباده شمالیترین شهرستان فارس بهشمار میرود و شهرهای آن سورمق، صغاد، بهمن و ایزدخواست باستان هستند.مراتع این شهرستان از دیرباز به عنوان ییلاق طوایف مختلف قشقایی بهشمار میرفته که با ساکن شدن این عشایر عده زیادی از آنها در آباده و شهرهای اطراف آن ساکن شدهاند.
به استناد متون باستان شناسان سکونت در محدوده کنونی آباده به هزاره اول پیش از میلاد باز میگردد. گروههای کرد چادرنشین در دوره هخامنشی، نخستین کسانی بودند که در دشت حد فاصل آباده و اصفهان اسکان یافتند. آثار باستانی بر جای مانده، هم چون قلعه باستانی ایزدخواست و قصر بهرام گور در سورمق، شواهدی از وجود فرهنگ و تمدن در این گستره جغرافیا میباشد. شهر آباده به دلیل واقع شدن در سه راهی مواصلاتی بین اصفهان، یزد و شیراز موقعیت ویژهای دارد.
در حدود سال ۱۱۹۷ کریم خان زند شیراز را به عنوان پایتختی برگزید و به فرمان او شاه اسماعیل سوم در آباده سکونت یافت. کریم خان به منظور کسب مشروعیت، شاه اسماعیل سوم را شاه و خود را وکیل الرعایا میخواند چرا که صفویان همچنان از محبوبیت و مشروعیت بسیار زیادی در بین مردم و بزرگان برخوردار بودند. حتی در یک مورد که سفیر پرتغال درخواستهایی از کریم خان داشته که خان زند تمایلی به قبول آن نداشتهاست او را به آباده حواله میدهد و میگوید من اختیاری ندارم و باید به نزد شاه در پایتختش که آباده هست بروی. شاه اسماعیل سوم که به میرزا ابوتراب نیز معروف بود در این برهه از زندگی خود از سیاست دوری ورزید و در آباده وقت خود را با ساختن چاقو میگذراند. در زمان سکونت شاه اسماعیل سوم در آباده قلعهای به نام قلعه شیرازی (که هماکنون آثار آن باقیست) برای حفظ امنیت راه کاروانها بنا گردید.
اقوام کوچ نشین این ناحیه که از استان فارس تا بخش هایی از استان کرمان امتداد دارد، سابقه طولانی در قالی بافی با استفاده از تأثیرات و فنون قوی بافت ترکی و کردی دارند. گبه معروف در جنوب این استان پهناور تولید می شود و منطقه افشار و قشقایی نیز در اینجا قرار دارد.
طوایف افشار در داخل استان کرمان و ایلات قشقایی در دو استان و برخی دیگر از مناطق جنوب ایران پراکنده اند. برخی از مراکز قالیبافی عبارتند از: شهر باستانی و تاریخی شیراز در فارس، شهر معروف کرمان در استان کرمان و شهرهای آباده سیرجان و بسیاری از روستاها و عشایری که در این مناطق گسترده شده اند. این فرش ها در اصل برای فروش تجاری ساخته نشده بودند. در عوض، مردمی که آنها را می بافتند، از یک رسم باستانی پیروی می کردند که بیش از 3500 سال بخشی از میراث ایرانیان بوده است.
دختران جوانتر برای نشان دادن آمادگی خود برای ازدواج و ارائه کارهای دستی خود به عنوان بخشی از جهیزیه خود، زود به بافتن می پردازند و رسم بر این است که اکثر زنان از این استعداد شگفت انگیز یعنی قالیبافی برخوردار باشند.
فرشهای آباده با استفاده از رنگهای تند و روشن مانند قرمز آتشی و آبی کبالتی بافته میشوند. مرکز معمولا قرمز و حاشیه آن آبی تیره یا سیاه است. برجسته ترین ویژگی فرش آباده، نقش و نگار متمایز آن است. تمام فرش های این منطقه دارای یک ترنج الماس شکل در مرکز هستند که فرش را به چهار گوشه تقسیم میکند.
چهار نقش کوچکتر در چهار گوشه قرار داده شده است که هر یک از نقوش گوشه را یک گل لنگر می اندازد. ترنج مرکزی دارای چندین الگوی هندسی تلطیف شده از گل ها، پرندگان و حیوانات است. این الگوها ترکیبی از عناصر طراحی قفقازی و ایرانی را با هم ترکیب می کنند. مرکز قرمز رنگ به طرز پیچیده ای پر از الگوهای ریز متعددی از درختان، ستاره ها، گل ها، پرندگان، چند ضلعی های رنگی و حیوانات 4 پا است. نقوش رایجی که در چندین قالی دیده می شود، سر آهو با شاخ های بلند مزین است.
فرش آباده معمولاً با گرههای متقارن ترکی تا تراکم 100 گره در مترمربع بافته میشوند. ساختار روکش و پود آن نخی مستحکم، بادوام و یا در مواردی موی بز است. پرز قالی ها از پشم بسیار براق و ظریفی است که از گله های گوسفند محلی کنده شده است.
پشم عمدتاً با رنگهای طبیعی گیاهی و ریشه رنگ می شود. بافندگان ساده و مهربان آباده علاقه زیادی به رنگهای زنده و روشن دارند، زیرا این رنگها را به خانههای ساده و ابتدایی خود می برند.
این فرش ها گاهی اوقات با یک الگوی سراسر زمین با فرم های طرح گل و گلدان مشخص می شوند. در مقابل، آباده ممکن است دارای یک ترنج مرکزی بزرگ با طرح الماس شش ضلعی کلاسیک هراتی و گوشه های اریب در داخل حاشیه اصلی باشد.
این فرش ها بر پایه تار و پرزهای پشمی ساخته شده اند. آنها یک پرز نازک و محکم گره خورده دارند که بسیار نزدیک بریده شده است بنابراین فرش تمام شده بسیار صاف و محکم است. به دلیل ساختار سفت، فرش تمام شده ساختاری متراکم دارد و نسبت به سایر انواع فرش ایرانی سفتتر است.
این فرش ها در صورت قرار گرفتن روی یک شی به خوبی نمی افتند اما کفپوش های بسیار خوبی ایجاد می کنند و بدون حرکت در جای خود باقی می مانند. علاوه بر این، آنها بسیار بادوام هستند و شکل و کیفیت خود را برای مدت طولانی حفظ می کنند، و ارزش آنها را برای پول بسیار عالی می کند.
فرش های آباده واقعاً گنجینههای بینظیر و گرانقیمتی هستند که تکمیل آن برای بافندگان عشایر ماهها طول می کشد. مطلقا مشابه یکی از این فرش ها در هیچ کجا وجود نخواهد داشت. ممکن است قطعه ای شبیه به قطعه دیگر وجود داشته باشد، اما هرگز یکی با دیگری یکسان نیست. این تفاوت به این دلیل است که هر فرش بیانگر خود بافنده است و از طرح قبلی یا طرح کاغذی استفاده نشده است. این همان چیزی است که این فرش ها را بسیار خاص و منحصر به فرد می کند.
فرشهای آباده با استحکام خاصی که دارندتبدیل به همراهی کامل در زندگی روزمره می شوند. در حالی که این فرشها نمیتوانند با فرشهای ظریفتر بهعنوان مثال. از اصفهان یا نایین در تراکم گره 140000-320000 گره در مترمربع رقابت کنند، با این حال کیفیت بسیار خوبی دارند. فرشهای آباده عمدتاً به رنگ قرمز بافته می شوند و در مرکز آن طرحی با سایههای آبی قرار دارد. آنها از فرش های عشایر قشقایی که از آباده عبور کرده اند الهام گرفته شده اند. به پیروی از آنها، نقوش و زیور آلات طبیعی، مانند نقوش حیوانات و گیاهان، اغلب بر روی این فرش ها یافت می شود.
با خرید یک فرش آباده، مدت زیادی از فرش خود لذت خواهید برد. به دلیل دوام آن برای مکان های پر رفت و آمد در خانه مناسب است. به عنوان یک بخش پر رفت و آمد در قسمت ورودی، می توان از آن بدون ترس از خراب شدن سریع استفاده کرد. این فرش های با کیفیت با توجه به ارزشی که دارند سالهاست طلایه دار فرش های ایرانی در جهان هستند.
فرش پایه و اساس هر اتاق زیبایی است. اگر با یک فرش دستباف شروع کنید، بقیه اجزای دکور در جای خود قرار می گیرند. اصطلاح "فرش" به جای واژه "قالی" استفاده می شود. فرش در واقع یک پارچه درشت است که از خانه به خانه دیگر کشیده می شود. فرش جایگاه خود را حفظ کرده در حالی که به سادگی روی زمین پهن می شود.
فرش در فرهنگ دهخدا با گستردنی، زیرانداز و قالی مترادف است و به معنای گستردن و گستردنی است. در دوران کهن «بساط» خوانده می شد.طبری در تاریخ خود آورده است: «بساطی، فرشی، یافتند از دیبا، شصت ارش، اندر شصت ارش ...».
یک فرش می تواند بدون زحمت، ظاهر و همچنین حال و هوای هر اتاق را تغییر دهد. فرش نه تنها به عنوان پوشش کف انتخاب می شود، بلکه تأثیر مثبتی بر کیفیت هوای داخلی خانه شما نیز دارد. این به این دلیل است که فرش به عنوان یک فیلتر عمل می کند، آلاینده های موجود در هوا را از هوا بیرون می کشد، آلاینده ها را تا زمانی که با جاروبرقی یا تمیز کردن حرفه ای فرش پاک شوند، به دام می اندازد.
فرش ها بخش مهمی از دکوراسیون منزل ما هستند، به خصوص در خانه هایی که کفپوش های سخت دارند.
فرش اتاق را روشن می کند و برای کسانی که راه می روند، می نشینند و گاهی روی فرش دراز می کشند، گرما و آرامش می بخشد. هنگامی که فرش ها روی زمین قرار می گیرند،کفپوش را از کثیفی و خاک های ساینده محافظت می کنند، بنابراین روند سایش کفپوش را کند می کنند و از خانه شما محافظت می کنند. از این گذشته، جایگزینی فرش بسیار ساده تر از یک خانه کامل است.
از قدیم الایام، انسان ها برای جدا کردن خود از سطح سرد و ناراحت کننده زمینی که روی آن راه می رفتند، می نشستند و می خوابیدند، از وسایل مختلفی استفاده می کردند. حتی قبل از تاریخ ثبت شده، از پوست حیوانات و خز برای این منظور استفاده می شد. با گذشت زمان، انواع مواد طبیعی و ساخته شده برای ارائه سطح بهتری از راحتی و دوام استفاده شده است.
قدیمی ترین فرشی که تاکنون کشف شده، فرش پازیریک است که یک فرش پرز است که در سال 1949 در تپه سیبری کشف شد. کارشناسان معتقدند قدمت آن به بیش از 2500 سال می رسد و به قرن پنجم قبل از میلاد می رسد.
این فرش با منشأ ناشناخته که برای هزاران سال در یخ نگهداری میشد، با ابعاد تقریبی ۵×۶ فوت، تمام ویژگیهای فرش مدرن، ایرانی یا آناتولی با پرز و گره را دارد. نقوش مرکزی کاشی کاری غالب فرش با حاشیه هایی احاطه شده است که ردیف هایی از گوزن و سواران را نشان می دهد.
در طول قرن ها، پیشرفت های تدریجی در بافندگی و تکامل در طراحی، الگوهای پیچیده تری را تولید کرده است. اگرچه بافتن فرش به سرعت در بسیاری از نقاط جهان رایج شد، هر گروه قومی طرحهای کاملاً متفاوتی را برای اهداف مختلف تولید می کردند.
در خاورمیانه، قالیبافی و فرش بافی تبدیل به یک صنعت خانگی شد که در آن افراد برای استفاده خود فرش میبافتند. در اوقات فراغت خود، آنها برای فروش در آینده یا به عنوان پرداخت برای سایر کالاها و خدمات از آن استفاده می کردند.
در واقع فرش برای پرداخت جهیزیه، خرید دام یا پرداخت مالیات به راحتی پذیرفته می شد. با این حال، در هند، قالیها تقریباً منحصراً برای فرمانروایان مغول بافته میشد و در زندگی روزمره مردم عادی نفوذ نمیکرد.
در چین، فرشهای دستباف اساساً زینتی بودند و برای کسانی که جایگاه و ثروت بالایی داشتند و میتوانستند آنها را بخرند یا بسازند ساخته میشدند.
پرشیا، نام ایرانی باستانی ایران، به خود می بالد که برترین فرهنگ جهان در تولید فرش است. هنر بافندگی در آن موروثی است و در ایران فرش هایی با هر سبک و اندازه ای ساخته می شود. بخش ترک زبان مردم ایران اغلب از گره سنه استفاده می کنند.
قالیهای تولید شده اغلب به نام مناطقی که در آن ساخته میشوند، نامگذاری میشوند، مثلاً همدان، مشهد، کرمان ، شیراز و بیدجار.
فرش همدان
حالا به فرش کرمان (یا کرمان) نگاهی بیندازید.
هنر، معماری و محصولات صنایع دستی در دوره صفویان، به ویژه در دوران حکومت شاه عباس بزرگ، که در سالهای 1587-1629 سلطنت میکرد، توسعه یافت. امروزه نفت بیشترین درآمد صادراتی را فراهم می کند، اما وقتی صحبت از صنعت فرش می شود، تولید فرش در ایران غالب است. میلیون ها ایرانی به نوعی در تولید فرش دست دارند. از طریق پرورش گوسفند، برش، ریسندگی، رنگرزی، بافندگی، شستشو، تعمیر و یا فروش فرش.
برای یک بازدیدکننده در ایران خیلی زود مشخص می شود که فرش نقش مهمی در جامعه دارد. در شهرهای بزرگ، فرشفروشیهای منحصر به فرد در کنار هم قرار دارند. در خیابانها میتوان کامیونهای کوچکی را دید که روی سکوهایشان فرشهایی در حال انتقال به مکان های مختلف هستند. ابزار بافندگی و نخ در همه جا به فروش می رسد. بیرون در حومه شهر، بافندگی در خانه ها و بیرون در فضای باز دیده می شود. گاهی ممکن است شخصی فرشی را در خیابان پهن کرده باشد و در حال شستن آن با آب و برس باشد.
برای بسیاری از مردم غرب، فرش شرقی مترادف با فرش ایرانی است. البته این درست نیست، اما با توجه به تأثیرات فرش ایرانی در سراسر جهان، این اشتباه قابل درک است. کنوت لارسون نویسنده سوئدی در کتاب خود در مورد فرش های شرقی می گوید:
"ایرانی ها فرهنگ فرش خود را با دقت حفظ می کنند. هنر فرش بافی آنها چیزی برتر است، بهترین در جهان است".
فرش های ترکیه را گاهی فرش های آناتولی نیز می نامند. قدیمیترین فرشهای ترکی کشفشده، مربوط به قرن سیزدهم میلادی است و در شهر قونیه یافت میشود، که برای مدت طولانی مرکز تولید فرش ترکیه بود. فرش هایی که در قرن 16 و 17 ساخته شده اند کاملاً با فرش های ایرانی قابل مقایسه هستند. قالیبافی در آناتولی ابتدا با ورود قبایل ترک از آسیای مرکزی که در این منطقه ساکن شدند آغاز شد. بنابراین فرش های آناتولی شاخه ای از فرش های قوم ترک را تشکیل می دهند.
برخی از قدیمی ترین نمونه های شناخته شده هجده قطعه باقی مانده است که توسط ترکان سلجوقی در قرن سیزدهم بافته شده است. نقوش در این قطعات در نقشهای گلدار و هندسی تلطیفشده در چندین رنگ اصلی نمایش داده میشد و در استانهای سیواس، قیصری (کایسری) و قونیه بافته میشد. فرش های ترکی به شدت تحت تأثیر یونانی ها هستند که در زمان های گذشته بر تولید فرش تسلط داشتند. قالیهایی که ضخیمتر هستند از پشم، پنبه و ابریشم تشکیل شده و همیشه با گره ترکی بسته میشوند که به آن گره غیوردس یا ترکباف نیز میگویند.
الگوهای رایج بر اساس طاقچه های نماز با نقوش هندسی بیشتر رایج است. انسان ها و حیوانات به تصویر کشیده نمی شوند زیرا قرآن چنین اجازه ای را به آنها نمی دهد.
قالی بافی ممکن است در قرن یازدهم با آمدن اولین فاتحان مسلمان، غزنویان و غوری ها، از غرب وارد این منطقه شده باشد. آغاز سلسله مغول در اوایل قرن شانزدهم، زمانی که آخرین جانشین تیمور، بابر، حکومت خود را از کابل تا هند گسترش داد و امپراتوری مغول را تأسیس کرد. می گویند وقتی بابر به هند آمد، از نبود تجملات در آنجا ناامید شد. دلش برای تجملات ایران تنگ شده بود که شامل فرش ایرانی هم می شد.
ملک اکبر در سال 1520 پس از میلاد، زمانی که تعدادی قالیباف را از ایران آورد، در کاخ خود در آگرا، اساس سنت قالی بافی را در هند بنا نهاد. او با حمایت آنها مراکز قالی بافی را در آگرا، دهلی و لاهور تأسیس کرد تا تولید فرش های ایرانی را که از طرح های کرمان، کاشان، اصفهان و هرات الهام گرفته بود، تسهیل کند.
ملک اکبر که خود بی سواد بود مروج هنر و فرهنگ شد و در زمان سلطنت او بود که هنر در هند رونق گرفت. به دلیل هیاهوهای فراوان در زندان ها تصمیم به اصلاح نظام گرفت. بین سالهای 30-1520 او به قالیبافان ایرانی که با خود آورده بود، دستور داد تا هنر قالیبافی را به زندانیان بیاموزند. این زندانیان به کار خود بسیار افتخار کردند و در نهایت از اربابان خود پیشی گرفتند. در ابتدا، فرشهای بافته شده، سبک کلاسیک ایرانی گرهزنی ظریف را نشان میداد. به تدریج با هنر هندی آمیخته شد. بنابراین، فرش های تولید شده به نوعی منشأ هندی شدند و به تدریج صنعت شروع به تنوع و گسترش در سراسر شبه قاره کرد.
در دوره مغول، فرش های بافته شده در شبه قاره هند به قدری معروف شد که تقاضا برای آنها در خارج از کشور گسترش یافت. این فرشها طرحهای متمایزی داشتند و از تراکم گرههای بالایی برخوردار بودند.
فرشهایی که برای امپراتوران مغول از جمله جهانگیر و شاه جهان ساخته میشد، از بهترین کیفیت برخوردار بودند. در زمان سلطنت شاه جهان، قالی بافی مغول زیبایی جدیدی به خود گرفت و وارد مرحله کلاسیک خود شد. فرشهای هندی به دلیل طرحهای خود با توجه به جزئیات و ارائه ویژگیهای واقعی شناخته شدهاند. صنعت فرش در هند در بخش شمالی آن با مراکز عمده ای در کشمیر، جیپور، آگرا و بهادوهی رونق بیشتری یافت.
امروزه هند بزرگترین تولید کننده و صادرکننده فرش دستباف از نظر ارزش و حجم در جهان است. حدود 75 تا 85 درصد از فرش های تولید شده از هند صادر می شود. فرش های هندی به دلیل طراحی عالی، رنگ های جذاب و کیفیت خود در سراسر جهان شناخته شده اند.
بابر شهر آگرا را توسعه داد، باغهایی ساخت که او را به یاد ایران میانداخت، و شهر را با روشنفکران و شاعران پر کرد. آگرا تا قرن هفدهم به عنوان مقر اصلی قدرت مغول ادامه داشت. هنر، معماری و شعر فارسی در آن زمان بسیار توسعه یافته بود. علاقه مغول به هنرها و فرهنگ عالی ایران به استقرار فرهنگ ایرانی در هند کمک کرد.
اگرچه قالی بافی در مناطق روستایی هند انجام می شد، امپراتور بزرگ مغول اکبر (1556-1605) در زمان سلطنت خود این هنر را به هند آورد. قالی بافی ایرانی در این دوره در زمان شاه طهماسب و شاه عباس صفویه در اوج قرار داشت. صنعتگران هندی در بافتن منسوجات سبک با پشم، ابریشم و پنبه خوب مهارت داشتند، اما فرش پرز را نداشتند.
شهر آگرا که در ایالت اوتار پرادش در شمال هند واقع شده است، بیشتر به خاطر تاج محل، مقبره ای که امپراتور مغول شاه جهان برای همسر سومش ساخت، شناخته شده است. آگرا همچنین از قرن شانزدهم مرکز بزرگی برای قالی بافی بوده است که این مسئله کمتر شناخته شده است. هنگامی که آگرا برای اولین بار در سال 1566 پایتخت مغول شد، حضور خود را به عنوان یک مرکز قالی بافی نیز تثبیت کرد.
اکبر کارگاه های درباری تأسیس کرد و صنعتگران با استعدادی را از ایران آورد تا هنر فرش بافی را به صنعتگران هندی آموزش دهند. آگرا به به لحاظ رنگ های گیاهی طبیعی به خوبی شناخته شده است. از آنجایی که پایگاه امپراتوری اکبر بود، هنرمندان ابتدا در آنجا مستقر شدند. طرحهای آگرا بر ظرافت و سادگی محصور شده توسط حاشیههای پررنگ گل تأکید میکنند.
انواع ترکمن و ابوسان نیز معروف است. آنها برای الگوهای جسورانه واقع گرایانه شناخته شده اند. تخصص فرشهای بهادوهی اوتار پرادش، طرحهای فردی آنهاست. این طرح ها توسط بافندگان بومی ایجاد شده است و همچنین شامل نکات مختلفی از تاج محل در رنگ های طبیعی است. رنگ برای تولید یک فرش خوب بسیار مهم است، زیرا تأثیرات آن بر رنگ و ظاهر آن است.